موژان جونموژان جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

موژان جون عشق مامان و بابا

اندر احوالات این هفته دوشنبه 27 خرداد 1392

سلام عزیزان ما اومدیم با تعدادی عکس از موژان جون در این هفته وهفته قبل در روز دوشنبه 27.3.1392 ما به یه عروسی دعوت بودیم اونم از طرف یکی از فامیل های مادر شوهرم  که خیلی به ما خوش نگذشت چون ساعت 12.30 بهمون شام دادن بعضی از مهمانها هم شام نخورده میرفتن و بعضی از بچه ها شام نخورده میخوابیدن منم خوشحال بودم که شکم موژان  رو سیر کرده بودم قبل عروسی غذاشو بهش داده بودم و ظهر هم اونو خوابونده بودم والا دخملی مامان باید شیکم گرسنه می خوابید اینم از عکس اون شب    بدو بپر ادامه مطلب         ...
8 مهر 1392

سری اول عکس های تولد موژان جون

سلاممممممممممممم     ما امدیم با عکس های دخملی که در روز5شنبه 1390.3.9 براش اولین جشن تولد 3 سالگیش رو گرفتیم میگم اولی چون یه جشن دیگه که خونه مامان بنده برپاست اونم روز 5 شنبه 1392.3.16 برای اینکه ما امسال دوتا جشن میگیریم چون شوهر خواهر من به ماموریت رفته بود و ما تصمیم گرفتیم دوتا تولد برای موژان بگیریم چه حالی به حولی میشه این جشن رو که برای موژان گرفتیم خیلی خوش گذشت جای همتون خالی چون خیلی رقصیدیم خیلی لمبوندن مهمونا حال کردن اساسی در هد بالا اوردن   خوردن خوب حالا عکسای دخملی  این عکس قبل جشن گرفته شد  بدو بپر ادامه مطلب کیک تولد موژان جون  &nbs...
8 مهر 1392

سری دوم عکس های تولد موژان جون

  در روز پنج شنبه 1392.3.16 برای موژان جون دومین تولدش برگزار شد در پست قبلی گفتم که برای موژان جون مجبورا امسال دوتا جشن گرفتم البته خیلی هم حال داد با اینکه خسته شده بودم اما خوش گذشت    اینم کیک تولد   بدو بپر ادامه مطلب       اینم از دسر هنر دست خودم                                                 &nb...
8 مهر 1392

تولد دخملی گل

  بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز از اسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا یه کیک خیلی خوش طعم ،با چند تا شمع روشن یکی به نیت تو یکی از طرف من الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم به خاطر و جودت به افتخار بودن تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن همین شعر و ترانه تو دنیای ما زندس واسه تولد تو باید دنیا...
8 مهر 1392

سالگرد صیغه

روز 3 تیر 1392 روز سالگرد صیغه منو همسری یعنی 9 سال پیش همین موقع واین متنو تقدیم میکنم به همسری       آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ... این تمام لذت من است ... وقتی با اصرار مرا می خوانی ... وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ... من این انتظار عاشقانه را می پرستم ... تمام روز انتظار تا تو بیایی ... آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ... اگر خوب گوش کنی این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی commitment, couple, love, affair, congrats, congratulations, blissful, lovestruck" width="95" height="102" />تو را فریاد می زنند ......
8 مهر 1392

روز دخمل وتولد حضرت معصومه مبارک

  ای بهار ارزوی نسل فردا دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند ایینه ات را چشم دنیا دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام/تا نیفتی در راه ازادی از پا دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر/دم مزن تا می توانی از دریغا دخترم با مدارا میشوی اسوده دل پس کن بنا/پایه رفتار خود را بر مدارا دخترم   دختر که باشی              نفس بابایی                   لوس بابایی                  عزیزدر دونه بابایی  ...
8 مهر 1392

عروسی ختنه سورانی وتولد ودوباره عروسی

سلام به دوستان عزیزم   اومدم با عکسای جدید دخمل مامان که تو این هفته وهفته گذشته عروسی و ختنه سورانی دعوت بودیم   اولین عروسی که در  شب پنج شنبه   1392.6.14  دعوت بودیم مال پسرعمه من بود بد نبود با دخترا وخانم های فامیل رقصیدیم   وموژان خانم هم با دختر خالش وپسر خالش مشغول دور زدن ورقص بود اینم عکس دخملی در اولین عروسی   بدو بپرب ادامه مطلب وای عاشق اینم که بچه ها خودشون غذاشونو بخورن این عکس هم وقتی گرفتم که دخملی داشت خودش غذاشو میخورد چقدر من کیف کردم اون لحظه   دومین مجلس  شب جمعه 1392.6.22 دعوت بودیم ختنه سورانی وتولد ماهان جون ( ...
8 مهر 1392

حرف های شیرین دخملی

این دخملی مامان شیرین که بود شیرین تر هم شده جدیدن یه حرف هایی که از ما میشنوه تحویلمون میده مثلا: مامان جونم خیلی خیلی دوست دارم ............................................... مامان جون عاشقتم ....................................................................................... راه میره هی از ادم تشکر میکنه اب میگیره میگه مامان جون دست شما درد نکنه ماست میگیره دست شما درد نکنه سیب میگیره دست شما درد نکنه از همه چی تشکر میکنه الهی مامان قربونت بره ............................................ تازشم وقتی چیزی رو زمین میریزه میگه مامان جون بگو فدای سرت بگو عیبی نداره اول من اینجوری میش...
29 مرداد 1392

سالگرد ازدواج

در روز 9 مرداد 1388 روز سالگرد ازدواج منو همسری یعنی 4 سال پیش همچین روزی زندگیمون رو شروع کردیم این متنو هم تقدیم همسری میکنم تا بدونه که چقدر دوستش دارم   in love, affection, lovestruck" width="103" height="81" />  پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو هر شب من و دیدار،در این پنجره با تو از خستگی روز همین خواب پر از راز کافیست مرا،ای همه خواسته ها تو دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم in love, lovestruck" width="111" height="108" /> من یکسره آتش،همه ذرات هوا تو gift, lovestruck" width="98" height="68" /> پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم ای هرچه صدا،هرچه صدا،هرچه صدا-تو آزادگی و ...
12 مرداد 1392