موژان جونموژان جون، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

موژان جون عشق مامان و بابا

سالگرد صیغه

روز 3 تیر 1392 روز سالگرد صیغه منو همسری یعنی 9 سال پیش همین موقع واین متنو تقدیم میکنم به همسری       آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ... این تمام لذت من است ... وقتی با اصرار مرا می خوانی ... وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ... من این انتظار عاشقانه را می پرستم ... تمام روز انتظار تا تو بیایی ... آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ... اگر خوب گوش کنی این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی commitment, couple, love, affair, congrats, congratulations, blissful, lovestruck" width="95" height="102" />تو را فریاد می زنند ......
8 مهر 1392

روز دخمل وتولد حضرت معصومه مبارک

  ای بهار ارزوی نسل فردا دخترم / ای فروغ عشق از روی تو پیدا دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند ایینه ات را چشم دنیا دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام/تا نیفتی در راه ازادی از پا دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر/دم مزن تا می توانی از دریغا دخترم با مدارا میشوی اسوده دل پس کن بنا/پایه رفتار خود را بر مدارا دخترم   دختر که باشی              نفس بابایی                   لوس بابایی                  عزیزدر دونه بابایی  ...
8 مهر 1392

عروسی ختنه سورانی وتولد ودوباره عروسی

سلام به دوستان عزیزم   اومدم با عکسای جدید دخمل مامان که تو این هفته وهفته گذشته عروسی و ختنه سورانی دعوت بودیم   اولین عروسی که در  شب پنج شنبه   1392.6.14  دعوت بودیم مال پسرعمه من بود بد نبود با دخترا وخانم های فامیل رقصیدیم   وموژان خانم هم با دختر خالش وپسر خالش مشغول دور زدن ورقص بود اینم عکس دخملی در اولین عروسی   بدو بپرب ادامه مطلب وای عاشق اینم که بچه ها خودشون غذاشونو بخورن این عکس هم وقتی گرفتم که دخملی داشت خودش غذاشو میخورد چقدر من کیف کردم اون لحظه   دومین مجلس  شب جمعه 1392.6.22 دعوت بودیم ختنه سورانی وتولد ماهان جون ( ...
8 مهر 1392

حرف های شیرین دخملی

این دخملی مامان شیرین که بود شیرین تر هم شده جدیدن یه حرف هایی که از ما میشنوه تحویلمون میده مثلا: مامان جونم خیلی خیلی دوست دارم ............................................... مامان جون عاشقتم ....................................................................................... راه میره هی از ادم تشکر میکنه اب میگیره میگه مامان جون دست شما درد نکنه ماست میگیره دست شما درد نکنه سیب میگیره دست شما درد نکنه از همه چی تشکر میکنه الهی مامان قربونت بره ............................................ تازشم وقتی چیزی رو زمین میریزه میگه مامان جون بگو فدای سرت بگو عیبی نداره اول من اینجوری میش...
29 مرداد 1392

سالگرد ازدواج

در روز 9 مرداد 1388 روز سالگرد ازدواج منو همسری یعنی 4 سال پیش همچین روزی زندگیمون رو شروع کردیم این متنو هم تقدیم همسری میکنم تا بدونه که چقدر دوستش دارم   in love, affection, lovestruck" width="103" height="81" />  پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو هر شب من و دیدار،در این پنجره با تو از خستگی روز همین خواب پر از راز کافیست مرا،ای همه خواسته ها تو دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیم in love, lovestruck" width="111" height="108" /> من یکسره آتش،همه ذرات هوا تو gift, lovestruck" width="98" height="68" /> پژواک خودم بودم و خود را نشنیدم ای هرچه صدا،هرچه صدا،هرچه صدا-تو آزادگی و ...
12 مرداد 1392

دختر که باشی...........................

این متنو من از تو یه سایتی دیدم وخوشم اومد و دوست داشتم تو وب دخملی هم باشه و از طرف باباجون تقدیم دخملی میکنم     בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونـــے اَوّلــــیـטּ عِشــق زنـבگیـتــ پـــِבرتـــﮧ בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونـــے مُحکــَم تــَریـטּ پَنــآهگــاه בنیــآ آغــوشِـ گــَرمـِ پـــِבرتـــﮧ בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونــے مــَرבانـــﮧ تـَریـטּ בستـــــے ڪـﮧ مـیتونے تـ ـو בستـِـت بگیـــریو בیگـﮧ اَز هـــیچے نَتــَرسے בســــتاے گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِבرتـــﮧ     בخـتــَــر ڪـﮧ بــآشے میـבونــے هـَـــمـﮧ ے בنیــا پـבرتــﮧ בخ...
5 مرداد 1392